به گزارش نماینده، روزنامه الاخبار لبنان در بسته ای از مقالات به بررسی شاخصهای نظامی و میدانی شکست عربستان سعودی در یمن و پیامدهای این شکست مفتضحانه در افق تحولات منطقهای و تحولات پشت پردهای که منجر به پذیرش آتش بس از سوی عربستان سعودی شد، پرداخته است.
روزنامه الاخبار لبنان در مقاله ای به قلم "ناهض حتر" به بررسی نتایج تجاوزگری چهار هفته ای ارتش سعودی به یمن و عواقبت و آثار آن بر موازنه قوا و تغییرات راهبردی در منطقه خاورمیانه پرداخت و نوشت: این خلاصه بسیار روشن و غیرقابل شک و تردید از تجاوزگری عربستان علیه یمن است. تجاوزگری بعد از چهار هفته از کینه توزی سیاه با اعلام توقف "طوفان قاطعیت" بدون دستیابی به هریک از اهداف سیاسی خود شکست خورد. جنبش انصار الله زیر بمباران وحشیانه سرتسلیم فرود نیاورد و نیروهایش را از حتی یک وجب از مناطق تحت کنترل خود خارج نکرد و از مبارزه مشروع خود علیه تروریست های القاعده در استان حضرموت و سایر مناطق دست نکشید. عربستان در یمن شکست خورد.
عربستان جنایت های جنگی علیه یمنی ها مرتکب شد، کودکان و زنان و سالخوردگان را به قتل رساند. تاسیسات و پل ها و مراکز خدماتی و ساختار زیربنایی را منهم کرد. زندگی روزمره خانوارها، کارگران و دانش آموزان و دانشجویان را مختل کرد اما نتوانست نه به هدف علنی خود یعنی بازگرداندن عبدربه منصور هادی (رئیس جمهور مستعفی وفراری یمن) به قدرت و نه به هدف پنهان خود یعنی توانمند کردن شبکه القاعده برای پیروزی بر ملت یمن یا گسستن این ملت سرافراز براساس مبانی مذهبی و شعله ور کردن جنگ داخلی برسد. یمنی ها با تجاوزگری با شجاعت، واحد و صبورانه برخورد کردند و آماده بدترین ها شدند.
عربستان شکست خورد. شکست خوردن عربستان قطعی بود زیرا از همان آغاز دو گزینه پیش رو داشت. نخست مجبور بود که حملات هوایی را بدون تحقق هرگونه هدف سیاسی متوقف کند. آن شکستی صریح بود. دوم وارد تجاوزگری و حمله زمینی شود که عربستان را وارد چرخه فرسایشی می کرد و سیطره آل سعود بر عربستان را که در معرض تجزیه به چهار اقلیم شامل استانهای اشغالی یمن (جیزان ، نجران وعسیر)، استان های اشغالی بحری در شرق شبه جزیره عرب، حجاز و نجد قرار دارد، تضعیف می کرد.
در نهایت، آل سعود اذعان به شکست سیاسی را برای نجات مملکت خویش از سرنوشتی حتمی انتخاب کرد. جالب اینجاست کسانی که به ریاض نردبان دادند تا از درخت تجاوزگری مایوسانه پایین بیاید، همان کسانی هستند که ریاض آنها را دشمن خود می داند؛ یعنی روسیه و ایران. این دو برای نجات عربستان از این خوی جنون آمیزش وارد عمل شدند و شیوه برقراری آرامش و ابتکار عمل های مسالمت آمیز را دنبال کردند. درحالی که مسکو با همراهی با ریاض برای تصویب یک قطعنامه بین المللی که آبروی عربستان را حفظ می کرد، همراه شد و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه سیاست مهار انتحار عربستان را دنبال کرد و به ملک سلمان درباره تعبات خطرناک تجاوزگری هشدار داد و از او خواست تا سفری به کرملین برای تفاهم در مورد اینکه روسیه آماده تضمین امنیت عربستان برای توقف جنگ هایش در یمن و سوریه و عراق است داشته باشد، دیپلماسی ایران نیز در مسیر دستیابی به یک چارچوبی برای خاموش کردن شعله های آتش نه فقط در شبه جزیره عربی بلکه در مشرق عربی به حرکت درآمد.
اگر تجاوزگری شکست خورده سعودی به یمن به طور مستقیم به هدف جلوگیری از استقلال ملت یمن و حضور ایران و روسیه در جوار عربستان بود، آل سعود مرعوب شده از اذعان غرب به ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای اصلی و ائتلاف ایران و روسیه تلاش کرد تا در مقابل این محور دست به تنش آفرینی بزند که آن را "طوفان قاطعیت" نامیدند. این امر بیانگر ترس از تحولات راهبردی حاصل شده در دو سطح منطقه و بین المللی است؛ نخست: توافق بین تهران و جامعه بین المللی برای حل و فصل پرونده هسته ای و رفع محاصره ایران. دوم: رویکرد ایران برای پیوستن به پیمان دفاعی "شانگهای" و تصمیم مسکو برای اجرایی کردن قرارداد فروش سامانه های "اس 300" و سوم: سخنان باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اینکه خطرات پیش روی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از داخل این کشورها و نه جانب ایران است که این خطرات داخلی به علت انسداد افق سیاسی و اجتماعی پیش روی ملت های این کشورهای عرب است.
بعد از شکست، عربستان نه تنها گزینه ای جز اذعان به موازنه جدید قوا در سطح منطقه ای و بین المللی پیش رو ندارد بلکه بقای آن در آینده، در گروه تفاهم های راهبردی است که با مسکو و تهران بدست می آید.
بعد از شکست، هدف بعدی "طوفان قاطعیت" جدید علیه سوریه نخواهد بود بلکه هدف مذاکره درباره حل و فصل درگیری در این کشور زیر سقف بشار اسد رئیس جمهور سوریه و نظام او خواهد بود. بحثی در اینجا نیست؛ به جز در زمینه جزئیات اجرایی به منظور ملحق کردن مخالفان مورد قبول به روند سیاسی ملی.
بعد از شکست، پیش روی عربستان کاری خواهد بود که همواره از انجام آن درقبال عراق فرار کرده است؛ یعنی همان اذعان به دولت جدید عراق و روابط منطقه ای آن و پیوستن این کشور به محور مقاومت است.
بعد از شکست، ملک سلمان به کمپ دیوید خواهد رفت تا این بار به خوبی به مطالب دیکته شده از طرف آمریکا درخصوص اولویت اصلاحات سیاسی و فرهنگی و دینی داخلی گوش فرا دهد زیرا غربی - که همواره از وهابیت و تولیدات تروریستی آن به عنوان ابزاری سیاسی در کشورهای ما استفاده کرده است- امروز پی برده است که عربستان قدیمِی وهابیِ تروریستیِ به خطری برای همه جهان تبدیل شده است و دیگر جهان راهی جز پایان دادن به این فرمول سعودی تاریخ گذشته و به روز کردن نظام سعودی یا خلاصی از آن ندارد.
حوادث پشت پرده و شاخصهای نظامی شکست عربستان در یمن
همچنین به گزارش نماینده،"علی جاحز" تحلیلگر مسائل منطقهای در مقالهای در این روزنامه ضمن بررسی شاخص های میدانی شکست عربستان در یمن به این سؤال پاسخ داد که چگونه میتوان توقف عملیات هوایی موسوم به توفان قاطعیت از سوی رژیم آل سعود بر ضد مردم بی دفاع یمن را شکستی برای این رژیم دانست؟
در این مقاله آمده است: در حالی که عربستان سعودی شکست خود در تحقق اهداف میدانی از این حمله را به رسمیت نمیشناسد، جماعت انصار الله یمن در بهترین واکنش ممکن به این تجاوز به دنبال تغییر نقشه نفوذ و تسلط نظامی به نفع ارتش و کمیتههای مردمی است. همزمان با پایان عملیات نظامی، این گروه در تمامی استان های یمن به استثنای حضرموت و المهره و جزیره سقطری و برخی مناطق استان های مأرب و تعز مسلط هستند.
حملات هوایی طی 26 روز گذشته عزم ارتش و کمیتههای مردمی در پیشروی به سمت مناطق جنوبی را متوقف نکرد و باعث شد مناطق بیشتری که تحت نفوذ سازمان القاعده و شبه نظامیان حامی عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور فراری یمن بودند با سرعتی بیش از پیش به تسلط نیروهای انقلابی درآید، این در حالی بود که هواپیماهای متجاوز سعودی حملات گستردهای را بر ضد مسیرهای تردد و پایگاه و اهداف ثابت و متحرک در جبهههای متعدد در جنوب و شمال یمن انجام می دادند. آن ها همچنین بارها سلاح و تجهیزات برای حمایت از این گروههای تروریستی فرو فرستادند.
از زمان آغاز این تجاوز نقشه نظامی یمن بیش از پیش به روی عربستان تنگتر شد. پیگیری کنندگان تحولات نظامی این کشور به ویژه در پایان مارس گذشته میلادی بنا به دعوت عبد الملک الحوثی رهبر انصار الله یمن دیدند که چگونه بسیج عمومی برای تحت پیگرد قرار دادن عناصر القاعده یمن بعد از انفجار 2 مسجد الحشوش و بدر در صنعا پایتخت این کشور صورت گرفت، آنها دیدند که بعد از این تحولات تغییرات گستردهای در عرصه میدانی به ویژه در جنوب کشور به نفع این جماعت ایجاد شد.
در پی فرار منصور هادی و تسلط بر شهر عدن که آغاز شراره های تجاوز عربستان سعودی را رقم زد، انصار الله با وجود حملات هوایی در کمتر از یک ماه گذشته موفق شده استانهای جنوبی کشور را به صورت کامل –غیر از حضرموت و برخی کانون های چالش در عدن و شبوه و ابین – پاکسازی نماید. با آغاز این حملات درگیری بین کمیتههای مردمی و ارتش از یک سو و القاعده و حامیان آنها از سوی دیگر تشدید شد. بهعنوان مثال طی 2 روز گذشته درگیریها در منطقه الوضیع محل تولد منصور هادی و مناطق دیگری از شبوه ادامه داشت. فعالان جنوبی یمن معتقدند که ارتش و کمیته های مردمی به صورت عملی اوضاع جنوب کشور را تحت کنترل گرفتند و فعالیت های دولتی و نظامی خود را در این مناطق دنبال می کنند، این در حالی است که پاکسازی کامل این مناطق که خیلی هم آسان نیست ، نیاز به زمان دارد به ویژه در شرایطی که پوشش هوایی عناصر مسلح و مخالفان دولت از سوی جنگنده های وابسته به عملیات توفان قاطعیت دنبال می شود.
استان حضرموت همچنان نقطه عطف و مانع اساسی در مسیر کنترل کامل استانهای جنوبی از طریق ارتش و کمیتههای مردمی است. این استان مساحت زیادی دارد و میتواند در حملات زمینی و دریایی مورد استفاده قرار گیرد. این در حالی است که القاعده طی 2 هفته گذشته موفق شده تسلط شهر المکلا را در دست بگیرد. منابع یمنی اعلام می کنند که گروههای مسلح به سمت چاههای نفت و تأسیسات نفتی و خطوط صدور مواد استراتژیک پیشروی میکنند. این منابع اعلام کردند که فرماندهان نظامی در این بخش ها منطقه را به القاعده تحویل داده اند. آنها تأکید دارند که تسلط القاعده بر المکلا و برخی دیگر از مناطق و پادگانهای نظامی در استان حضرموت با هماهنگی القاعده با منصور هادی و برخی دیگر از رهبران هوادار وی انجام شده است.
فعالان یمنی میگویند خالد باطرفی یکی از رهبران القاعده که پس از یورش عناصر این گروه تروریستی به زندان المکلا که چند هفته پیش انجام شد به همراه 300 زندانی دیگر فرار کرد، پس از خروج از زندان تماسی تلفنی با ریاض یاسین قائم مقام وزیر خارجه سابق گرفته و در این تماس موفقیت عملیات براندازی المکلا به دست عناصر مبارز را اعلام کرد. این فعالان یمنی تصاویری از حضور باطرفی در قصر ریاست جمهوری در این شهر را نیز منتشر کردند.
ارتش یمن که در تاریخ 21 سپتامبر گذشته و زمان تسلط انصار الله بر یمن در درگیری انصار الله با القاعده و عناصر مسلح شبه نظامی وابسته به جریان الاصلاح در شمال بیطرف بود، بلافاصله پس از فرار سرتیپ علی محسن الاحمر که نفوذ گسترده ای در ارتش و قبایل یمن داشت، در کنار انقلاب انصار الله قرار گرفت. با آزادسازی استان عمران به دست انصار الله در ژوئن 2014 ، الاحمر و حزب الاصلاح ستون فقرات نفوذ خود در کشور را از دست دادند. پس از آن در 21 سپتامبر حوثی ها تنها طی چند ساعت کنترل صنعا را در دست گرفتند و پس از پایتخت یمن، شهرهای دیگر نظیر الجوف و حجة و ذمار و اب و الحدیدة و البیضاء به کنترل انصار الله درآمد. متن توافق سازش و مشارکت در حل مشکل به رد وجود عناصر القاعده در یمن با همکاری بین ارتش و ملت تأکید داشت. اما با وجود سهلانگاری دولت در اجرای مطالبات در شهرهای مأرب و البیضاء، شمال یمن در نیمه فوریه گذشته پاکسازی شد و به صورت کامل در اختیار ارتش انقلابی و کمیتههای مردمی قرار گرفت.
توافق سازش و مشارکت در مورد مأرب تأکید داشت که حل و فصل مشکلات این شهر باید بر اساس مجموعه ای از مقدمات صورت گیرد که دولت شایستهسالار باید آنها را انجام دهد و این موضوع تا زمان استعفای دولت و منصور هادی محقق نشد.
استان تعز بنا به ماهیت غیر نظامی آن در خارج از معادلات نظامی قرار داشت، با این وجود متجاوزان از طریق احیای کانونهای وابسته به حزب الاصلاح و برخی یگانهای نظامی هوادار هادی به دنبال برافروخته کردن درگیریها در این شهر بر آمدند، به این ترتیب آنها تحت پوشش حملات هوایی جنگندههای متجاوز، تلاش کردند در این شهر جبههای را باز کنند. به این ترتیب تعز به کانون درگیریهایی تبدیل شد که هیچ سودی برای متجاوزان نداشت. تسلط کامل بر شهر استراتژیک تعز بیشترین تأثیر را در روند حوادث داشت، چرا که این شهر تنگه استراتژیک باب المندب و بندر المخا را در خود داشت و با استان های جنوبی شامل عدن و لحج و الضالع و شمالی نظیر إب و الحدیده مرتبط بود.
در شمال شرقی یمن و شهر مأرب کارشناسان اعتقاد دارند که سرنوشت قطعی درگیریهای نظامی با اعلام نقشه شمالی خالی از عناصر القاعده و توقف نفوذ سیاسی و نظامی عربستان سعودی دنبال خواهد شد. منابع میدانی در شهر مأرب گزارش میدهند که ارتش و کمیتههای مردمی بر حدود 80 درصد از مساحت این استان مسلط شدند و عناصر القاعده و یگانهای نظامی هوادار علی محسن الاحمر رهبر نظامی سابق حزب الاصلاح در مناطق محدودی محاصره شده و از بیشتر مناطقی که تحت سلطه داشته اند ، عقب نشسته اند.
این منابع تأکید دارند که ارتش و کمیتههای مردمی در آستانه ورود به پادگان نظامی کوفل هستند که القاعده و حزب الاصلاح تسلط آن را بر عهده دارند. عربستان سعودی بعد از انقلاب 21 سپتامبر و پس از امضای توافق سازش و مشارکت که بر حق اهالی شهر مأرب بر پاکسازی این مناطق از عناصر القاعده تأکید داشت، اعلام کرد که هر ضربه به مأرب ضربه به عربستان به شمار می رود. منابع نظامی خاطرنشان می کنند که تمامی مأرب به میدان نبرد تبدیل نشده و قبایل زیادی در این شهر وجود دارند که نسبت به درگیریها بی طرف هستند. آن ها در برابر پیشروی ارتش و کمیتههای مردمی که در آستانه ورود به این شهر هستند، مانعی به شمار نمی روند. به این ترتیب منابع مذکور گزارش می دهند که تسلط ارتش و کمیته های مردمی در مناطق صرواح و براقش و الجدعان در مأرب تقریباً قطعی شده است و تکیه اصلی بر بخش های نخلا و السحیل و پادگان کوفل است که در صورت پاکسازی آن ها مأرب بار دیگر به آغوش ملت یمن باز خواهد گشت.
پیامدهای شکست عربستان در یمن
همچنین ناهض حتر تحلیلگر دیگر مسائل منطقهای در مقالهای در روزنامه الاخبار به بررسی پیامدهای شکست عربستان در یمن پرداخته و مینویسد: عربستان در یمن شکست خورد، این نتیجه گیری باز و ملموس و غیرقابل تفسیر از تجاوز عربستان سعودی بر ضد حملات یمن است. این تجاوز بعد از 4 هفته تنفر سیاه ، با اعلام توقف عملیات توفان قاطعیت بدون تحقق هیچ یک از اهداف سیاسی خود به پایان رسید. انصار الله زیر حملات وحشیانه موشکی تسلیم نشدند و نیروهای آنها حتی یک وجب از مناطقی که تحت سلطه گرفتند ، عقب نشینی نکردند و حتی مبارزه مشروع آنها بر ضد تروریستهای القاعده در حضرموت و دیگر مناطق یمن ادامه پیدا کرد.
عربستان سعودی جنایتهای جنگی زیادی را بر ضد یمنی ها انجام دادند. آنها زنان و کودکان و پیرمردها را کشتند و زیرساختها و پلها و مراکز خدماتی و تأسیسات متعدد را ویران کرده اند و زندگی عمومی خانوادهها و کارگران و دانشجویان را در این کشور به تعطیلی کشاندند ، اما نتوانستند هدف اعلام شده خود از تجاوز به یمن که بازگرداندن عبد ربه منصور هادی به قدرت در این کشور بود را محقق کنند. آنها همچنین در تحقق هدف پنهان خود شامل مسلط کردن القاعده بر ملت یمن و تجزیه این ملت پایدار بر اساس مبانی مذهبی یا فرقهای و یا ایجاد جنگ داخلی در آن ناکام ماندند. مردم یمن با شجاعت و بدون شکوه و زاری به صورت متحد و پایدار در برابر این تجاوز ایستادند و خود را برای بهترین گزینه آماده کردند. البته برخی از عناصر شرور اخوان المسلمین و برخی گروههای فرسوده سیاسی در این کشور که از تجاوز به یمن حمایت کردند، خود را از ملت منزوی کرده و ویژگی خائن به ملت و کشور را برای خود خریدند.
شکست عربستان سعودی در یمن حتمی بود، چرا که آنها از همان ابتدا در برابر 2 گزینه قرار داشتند، گزینه اول مجبور شدن به توقف حملات نظامی بدون تحقق هیچ یک از اهداف سیاسی بود که شکست آشکار به شمار میرفت و گزینه دوم آغاز حملات زمینی بود که باعث فرسایش عربستان سعودی می شد و تسلط داخلی آل سعود در مملکت در آستانه تجزیه را از بین می برد. این در حالی است که خطر تجزیه عربستان سعودی به 4 اقلیم متفاوت شامل استانهای اشغالی از یمن ( جیزان ونجران وعسیر) و استانهای اشغالی از بحرین در شرق شبه جزیره عربستان و حجاز و نجد وجود دارد.
به این ترتیب آل سعود در پایان، اذعان به شکست سیاسی را انتخاب کرد تا مملکت خود را از سرنوشت قطعی نجات دهد. نکته جالب اینجا بود که کسانی که عربستان سعودی آنها را دشمن خود حساب میکند یعنی روسیه و ایران همانهایی بودند که راه فرود عربستان از دیوار تجاوز را فراهم کردند. به این ترتیب این 2 کشور برای نجات دادن عربستان سعودی از جنونی که در پیش گرفته بود، تلاش کردند و روش آرام کردن و ابتکار مسالمتآمیز را در پیش گرفتند. مسکو قطعنامهای بینالمللی برای حفظ آبروی عربستان سعودی ارائه داد و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور سیاست مهار خودکشی آل سعود را در پیش گرفت. وی نسبت به پیامدهای خطرناکی این تجاوز به ملک سلمان هشدار داد و او را دعوت به سفر به مسکو و دیدار با او در کرملین برای تفاهم در این زمینه نمود. روسیه آمادگی خود را برای تضمین امنیت عربستان در ازای توقف حملات این کشور بر ضد یمن و سوریه و عراق اعلام کرد. در همین راستا با تفاهم دو جانبه، دیپلماسی ایران به سمت رسیدن به راهکاری برای پایان دادن به آتش درگیریها نه تنها در شبه جزیره عربستان، بلکه در تمام مشرق عربی فعال شد.
اگر تجاوز شکست خورده عربستان سعودی در یمن به دنبال مانع شدن از استقلال مردم این کشور و ممانعت از حضور ایران و روسیه در مجاورت عربستان سعودی بود، و آل سعود که از به رسمیت شناخته شدن ایران به عنوان یک قدرت اصلی و منطقهای از سوی غرب و همچنین از ائتلاف ایران و روسیه نگران بود و چالش با این محور را بر اساس عملیات موسوم به توفان قاطعیت بر این اساس آغاز کرد، اما این دیوانگی مطلق منجر به تحولات استراتژیک در ابعاد منطقهای و بین المللی شامل موارد زیر شد:
- توافق بین تهران و کشورهای غربی در مورد پرونده هستهای و رفع تحریمها از جمهوری اسلامی.
- رویکرد تهران به پیوستن به ائتلاف دفاعی شانگهای و موافقت مسکو با فروش سامانه دفاعی اس 300 به این کشور.
- اعلام باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اینکه خطرات پیش روی دولتهای حاشیه خلیج فارس از داخل آنهاست – و علت آن هم انسداد افق سیاسی و اجتماعی در برابر ملتهای آن است- و این خطرات از ناحیه ایران نیست.
درس هایی که عربستان با پایان این تجاوز باید بگیرد، عبارتست از:
1- عربستان سعودی بعد از این شکست هیچ چارهای جز به رسمیت شناختن موازنه های جدید قدرت در ابعاد منطقه ای و بینالمللی ندارد، فراتر از اینها باید گفت موجودیت آل سعود در آینده مرهون رسیدن به تفاهم های استراتژیک با مسکو و تهران است.
2- بعد از این شکست، عربستان سعودی نباید به دنبال عملیاتی جدید بر ضد سوریه باشد، بلکه باید راهکار مذاکره برای حل درگیریها در این کشور با سقف حضور بشار اسد و دولت آن را در پیش بگیرد. چرا که از این منظر هیچ بحثی جز در زمینه جزئیات اجرایی پیوستن معارضان معتدل به روند سیاسی ملی وجود ندارد.
3- بعد از این شکست عربستان سعودی در عراق هنوز در برابر گزینه ای قرار دارد که مدتها از آن فراری بود، این گزینه به رسمیت شناختن دولت جدید این کشور و و مناسبات منطقهای آن و پیوستن قطعی آن به محور مقاومت است.
4- بعد از این شکست ملک سلمان به کمپ دیوید سفر خواهد کرد تا این بار خیلی بهتر از قبل به دیکته های آمریکا در زمینه اولویت های اصلاحات سیاسی و فرهنگی و دینی در داخل عربستان گوش دهد. غرب که از مدتها پیش از وهابیت سعودی و تولیدات تروریستی آن بهعنوان ابزارهای سیاسی در کشورهای ما استفاده کرده است، امروز به این نتیجه رسیده که ابزار قدیمی وهابیت و تروریسم در عربستان به خطری برای تمام جهانیان تبدیل شده و دنیا هیچ راهکاری جز متوقف کردن روش قدیمی آل سعود که می تواند شامل "تجدید نظر در ساختارهای این نظام" یا "خلاص کردن آن" باشد، ندارد.
سومین مقاله روزنامه الاخبار لبنان که به قلم إبراهیم الأمین سردبیر این روزنامه در زمینه توقف تجاوز عربستان سعودی به یمن نوشته شده با محوریت تشریح تحولات پشت پرده روزهای اخیر در عرصه دیپلماتیک منطقهای است که به تصمیم عربستان سعودی مبنی بر توقف عملیات تجاوز به یمن منجر شد. وی در این مقاله مینویسد: در 24 ساعت گذشته [قبل از اعلام تواقف حملات ائتلاف عربستان به یمن] مجموعه از تحولات میدانی به دور از رسانههای جمعی و حتی محافل دیپلماتیک متعدد انجام شد که درنتیجه آن عربستان سعودی مجبور به توقف تجاوز گسترده خود به یمن شد، با این وجود این کشور باب حمله فراگیر به یمن را نبسته است، به این ترتیب تصمیم عربستان برای توقف جنگ بیشتر شبیه آتش بسی است که نیاز به تثبیت و تقویت از طریق اقدامات میدانی و سیاسی دارد.
منابع مطلع به روزنامه الاخبار لبنان در مورد برخی تحولات انجام شده از دو شب پیش چنین گزارش دادند:
- ایران سیگنالهایی از عزم عربستان سعودی برای توسعه دایره حملات هوایی کورکورانه دریافت کرد، انجام مجموعه ای از این حملات وحشیانه منجر به کشته شدن دهها غیرنظامی در بخشهای مختلف یمن شد.
- تهران بلافاصله تصمیم گرفت تعدادی از تجهیزات نیروی دریایی خود را به دریای سرخ و مقابل خلیج عدن بفرستد، این موضوع باعث تحرک سریع آمریکا برای مقابله با آن چیزی شد که احتمال مداخله ایران نامیده بود.
- تهران به پایتختهای اروپایی پیغام داد که در برابر اقدامات عربستان سعودی دست بسته نخواهد ماند ، اروپاییها بلافاصله در این زمینه با آمریکا تماس گرفتند و هیئتی را به عربستان سعودی ارسال کردند که پیامهای اعتراض آنها در زمینه استفاده مفرط از زور را که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از غیرنظامیان شده، به ریاض ابلاغ کرد. این در حالی است که شاخص های میدانی نشان می داد بیشتر اهدافی که مورد حملات موشکی قرار گرفته، غیر نظامی هستند.
- مؤسسات نظامی و امنیتی در دولتهای عضو ائتلاف متجاوز عربستان و کشورهای غربی بیش از 15 بار در ترور رهبران انصار الله بویژه شخص سید عبدالملک الحوثی ناکام ماندند و حملات موشکی به انبارهای احتمالی تسلیحات نیز در رسیدن به اهداف خود موفق نشد.
- گروههایی از کمیتههای مردمی به سمت مرزهای عربستان سعودی حرکت کرده و عملیات غافلگیرانه ای را در داخل اراضی عربستان انجام دادند که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از نظامیان عربستان شد. عربستان بلافاصله محاصره امنیتی و رسانه ای این حادثه را در دستور کار قرار داد و وزارت کشور در ریاض بلافاصله حالت آماده باش کامل در منطقه اعلام کرد و تدابیر امنیتی داخلی برای مقابله با حملات احتمالی در زمینه وقوع درگیریهای زمینی را در دستور کار قرار داد. این موضوع باعث شد که حتی گارد ملی عربستان سعودی نیز فراخوان آماده باش دریافت کند و بخشی از عناصر این یگانها نیز به مناطق مرزی اعزام شدند.
- نیروی دریایی آمریکا مشاهده کرد که تحرکات نظامی دریایی ایرانیها نشان دهنده آمادگی آنها برای مداخله ای معین است، به این ترتیب نگرانیها منحصر به احتمال انتقال تسلیحات برای حوثی ها نمی شد. به همین علت آمریکا بلافاصله خواستار مشخص شدن مواضع ایران شد و ایرانیها نیز پاسخ دادند که برای اقداماتی که جهت مقابله با تجاوز عربستان سعودی میتوانند انجام دهند، محدودیتی ندارند. آمریکاییها در مورد تصمیم ایران در زمینه جلوگیری از حضور شهروندان خود در عربستان سعودی نیز جزییات بیشتری دریافت کرد، این موضوع حتی منحصر به توقف حج عمره هم نبود. به این ترتیب ایرانیها سیگنال های میدانی را منتشر کردند که آمریکاییها قبل از عربستان سعودی آنها را دریافت کردند.
تماس تلفنی جان کری با ظریف
- صبح دیروز محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران تماسی تلفنی از سوی جان کری همتای آمریکایی خود داشت، این مسئول آمریکایی ابراز داشت که کشورش سودی در افزایش چالشها در منطقه نمیبیند و تماسها با عربستان سعودی برای توقف جنگ در برابر همکاری در مسیر آغاز روند سیاسی را تسریع خواهد کرد.
-ظهر دیروز ایرانیها تماس هایی دریافت کردند که نشان می داد عربستان سعودی با توقف حملات هوایی و اعلام توقف عملیات موسوم به توفان قاطعیت موافق است، البته این موضوع شامل توقف کامل جنگ نمی شود و عربستان سعودی اعلام کرده احتمال دارد مجبور به ادامه حملات موشکی بر ضد تجمعات و کاروانهای حوثی ها در جنوب بشود، چرا که نسبت به متحدان خود از جمله رئیس جمهور فراری یمن تعهد دارد تا وی را به عدن بازگرداند.
-عصر دیروز و بعد از صدور بیانیه اول عربستان سعودی در زمینه پایان عملیات نظامی، انصار الله بلافاصله اعلام کرد که آنچه صورت گرفته ، توقف تجاوز عربستان سعودی به صورت یک طرفه است و این اقدام برای دیگران الزامآور نیست. این پیام تأکید کرد که آنچه عربستان سعودی نتوانسته با قدرت آتش به دست بیاورد، در مذاکرات سیاسی نیز محقق نخواهد کرد. انصار الله بار دیگر بر موضع قاطع خود در رد هر نوع مداخله خارجی در گفتگوهای داخلی تأکید کرده و ابراز داشت که هیچ طرحی از سوی سازمان ملل که مبتنی بر تسریع در روند بازسازی یمن باشد را رد نخواهند کرد.
بنابر اعلام این منابع تحولات بیشتری نیز باعث فشار بر طرف سعودی شد، یکی از این تحولات این بود که فرماندهی نظامی ائتلاف اعلام کرد که اهداف نظامی به پایان رسیده و کار مشکل شده است، این موضوع نیازمند آغاز بررسیها در زمینه ضرورت اقدام عملیات زمینی بود. این در حالی بود که ریاض پیامهایی از مصر و پاکستان و اردن و سودان دریافت کرده بود که این کشورها مطلقاً در هیچ حمله زمینی شرکت نخواهند کرد.
آتش مداخلات عربستان زیر خاکستر آتش بس در یمن
واضح است که تمامی گروهها بر مبنای این تصمیم رفتار نمیکنند، حوثی ها بر ضرورت رفع محاصره هوایی و دریایی یمن تأکید کردند، آنها اعلام کردند که تمامی موشک باران عربستان سعودی در مناطق جنوبی باید متوقف شود و هیچ کس حق ندارد مانع از عملیات ارتش یمن در گسترش کنترل خود در اراضی این کشور شود. این موضوع نگرانیهایی را برای عربستان سعودی ایجاد کرده، به گونه ای که طرح جایگزینی مبتنی بر فریب و تشویق تعداد زیادی از قبایل جنوب یمن را در دستور کار قرار داده است. این موضوع می طلبید که آتش بس ایجاد شود تا سعودی ها بتوانند اقدامات بیشتری در این مسیر انجام داده و بستر قبیله ای رد حضور ارتش و نیروهای حوثی در استان های جنوبی را مهیا نمایند. سعودی ها در عین حال از احتمال دستیابی به عملیاتی برای تثبیت یک منطقه وابسته به خود در استان حضرموت غافل نیستند تا بتوانند عبد ربه منصور هادی را به آنجا منتقل نمایند.
نظر شما